به ياد رفقاى جان باخته
جمال ارژنگ
مناسب دیدم که به مناسبت 22 تیر 1362 يادى از سه پيكارگر كمونيست سوسن گل انصارى و ويكتوريا دولتشاهى و احمدعلی شیرازی داشته باشیم .
از زمان روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران تاکنون سرکوب و زندان و شکنجه و ترور و کشتار انسانهای آزادیخواه و کسانیکه با تحجر اندیشه و عمل این حکومت گران کوچکترین مخالفتی را ابراز کرده اند، شهره عام وخاص است. از این جنبه تیرباران سوسن گل انصارى٬ ويكتوريا دولتتشاهى و احمد علی شیرازی اقدامی منحصر به فرد محسوب نمیگردد. تیرباران سوسن و ويكتوريا و احمد در کارنامه سلسه کشتارها و قتل عامهای فعالین سیاسی و كمونيست ایران از جمله یکی از جنایتهای نابخشودنی رژیم محسوب میشود. دراین سه دهه ابعاد جنایت رژیم بقدری فجیع و گسترده بوده است که باور کردن اش نیز برای کسی که در جهنم جمهوری اسلامی نبوده باشد، به همان اندازه غیرعادی و دردناک مینماید .
آری حکومت هدف اش تنها جان احمد٬ سوسن٬ ويكتوريا نبود بلکه هدف به بند کشیدن آزادی و سرکوب انقلاب بود. سرمايه داران رژيم اسلامى برای رسیدن به هدف شان از بکار گیری هیچ وسیله ای ابا نداشتند. از خرداد 60 تا کنون دهها هزار نفر به جرم دفاع از آزادی اندیشه و بیان، دفاع از حقوق کارگران، زنان، جوانان تحت ستم و استثمار کشتار شده اند و ميلوينها نفر از خانه و کاشانه خود رانده شده اند. به همان جرمی که سوسن و ويكتوريا و على را کشتند .
يادشان گرامى و راه سرخشان كه همان انقلاب سوسياليستى و برپائى يك دنيايى بهتر است پر رهرو باد. اين شعر را به اين رفقا و تمامى جانباختگان به خون خفته راه آزادی و انقلاب كمونيستى تقديم ميكنم .
تنت پاره پاره دو چشمانت ستاره
از عشق بزرگ و سرخت نشانه داره
به رزم رفيقانت خاطره مياره
نشسته در خون تن تو گلگون
ز پيرهنت پرچم بسازم اكنون
تو زنده اى جان به خشم ياران
چون مشعلى روشن در سنگر رفيقان
گرفتم به آغوش تنت را دوباره
از اون خرمن آتيش شعله ها مى باره
شب سرد و تارم را كرده پر ستاره
به يادت اى جان همه رفيقان شراره
فروزانند كنون به ميدان
سرود رفيقان سرودى خروشان
طنين دارد اينك در كوچه و خيابان
خبر ميدهد از مرگ سرمايه داران!